معنی فارسی cannonballed

B2

پرش با قدرت به داخل آب به طوری که باعث پاشیدن آب شود.

To jump or dive into water with a significant splash.

example
معنی(example):

او با قدرت به استخر پرش کرد و آب زیادی به هوا پاشید.

مثال:

He cannonballed into the pool, making a big splash.

معنی(example):

بچه‌ها سه بار از تخته شیرجه پریدند.

مثال:

The kids cannonballed off the diving board three times.

معنی فارسی کلمه cannonballed

: معنی cannonballed به فارسی

پرش با قدرت به داخل آب به طوری که باعث پاشیدن آب شود.