معنی فارسی cannonballing
B1پرش به داخل آب به طور ناگهانی و بزرگ به طوری که آب به اطراف پخش شود.
Jumping into water with a belly flop, creating a large splash.
- VERB
example
معنی(example):
بچهها از پرتاب شدن به داخل استخر لذت بردند.
مثال:
The kids enjoyed cannonballing into the pool.
معنی(example):
او با پرتاب شدن از تخته شیرجه آب زیادی را به اطراف پرتاب کرد.
مثال:
He made a big splash by cannonballing from the diving board.
معنی فارسی کلمه cannonballing
:
پرش به داخل آب به طور ناگهانی و بزرگ به طوری که آب به اطراف پخش شود.