معنی فارسی cannonier
B2فردی که مسئول کار با توپهای جنگی است.
A person who operates or serves a cannon.
- NOUN
example
معنی(example):
توپچی با مهارت توپ را بارگیری کرد.
مثال:
The cannonier expertly loaded the cannon.
معنی(example):
به عنوان یک توپچی، او باید نحوه کارکرد شلیک توپ را درک کند.
مثال:
As a cannonier, he had to understand the mechanics of firing a cannon.
معنی فارسی کلمه cannonier
:
فردی که مسئول کار با توپهای جنگی است.