معنی فارسی cant-stand-2

B1

تحمل کردن، تحمل یک وضعیت یا چیزی که باعث ناراحتی یا نارضایتی است.

To find something or someone unbearable or intolerable.

example
معنی(example):

من نمی‌توانم صدای ساخت و ساز را تحمل کنم.

مثال:

I can't stand the noise from the construction.

معنی(example):

او گفت که نمی‌تواند در صف‌های طولانی منتظر بماند.

مثال:

She said she can't stand waiting in long lines.

معنی فارسی کلمه cant-stand-2

: معنی cant-stand-2 به فارسی

تحمل کردن، تحمل یک وضعیت یا چیزی که باعث ناراحتی یا نارضایتی است.