معنی فارسی crawel

B1

خزنده، به موجوداتی گفته می‌شود که عموماً دارای پوست نرم و باریک هستند و به آرامی حرکت می‌کنند.

A type of animal that moves slowly and has a soft body, often used to refer to reptiles or similar creatures.

example
معنی(example):

کودکان یک خزنده را که بر دیوار می‌خزید دیدند.

مثال:

The children saw a crawel climbing up the wall.

معنی(example):

او خزنده را تماشا کرد که به آرامی بر روی زمین حرکت می‌کرد.

مثال:

He watched the crawel as it moved slowly on the ground.

معنی فارسی کلمه crawel

: معنی crawel به فارسی

خزنده، به موجوداتی گفته می‌شود که عموماً دارای پوست نرم و باریک هستند و به آرامی حرکت می‌کنند.