معنی فارسی cantillation
B2آوازخوانی، بر افراز و بیان کلمات مذهبی به صورت آواز و نواختن، به ویژه در مراسم دینی.
A chanting or intoning of words or phrases, especially in a religious context.
- NOUN
example
معنی(example):
آوازخوانی گروه، کلیسا را با صداهای زیبا پر کرد.
مثال:
The choir's cantillation filled the church with beautiful sounds.
معنی(example):
در طول مراسم، آوازخوانی کشیش آرامشبخش بود.
مثال:
During the service, the priest's cantillation was calming.
معنی فارسی کلمه cantillation
:
آوازخوانی، بر افراز و بیان کلمات مذهبی به صورت آواز و نواختن، به ویژه در مراسم دینی.