معنی فارسی capersome
B1کاپرسمی، به معنای سرزنده و کنجکاو در رفتار و شخصیت.
Describing someone who is lively and adventurous in spirit.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
کودک روحیه کاپرسمی داشت و همیشه در حال کاوش بود.
مثال:
The child had a capersome spirit, always exploring.
معنی(example):
طبیعت کاپرسمی او هر روز را یک ماجراجویی میکرد.
مثال:
Her capersome nature made every day an adventure.
معنی فارسی کلمه capersome
:
کاپرسمی، به معنای سرزنده و کنجکاو در رفتار و شخصیت.