معنی فارسی capillaceous

B2

کاپیلاسه، مرتبط با موها یا ساختارهای مشابه مو در اندام‌ها.

Pertaining to or resembling hair; especially relating to fine or hair-like structures.

example
معنی(example):

ساختارهای کاپیلاسه در زیست‌شناسی مو اهمیت دارند.

مثال:

Capillaceous structures are important in hair biology.

معنی(example):

لایه کاپیلاسه از سطح خارجی پوست محافظت می‌کند.

مثال:

The capillaceous layer protects the outer surface of the skin.

معنی فارسی کلمه capillaceous

: معنی capillaceous به فارسی

کاپیلاسه، مرتبط با موها یا ساختارهای مشابه مو در اندام‌ها.