معنی فارسی capilli

B1

ساختارهای مویی ریز که در برخی از موجودات زنده وجود دارند.

Fine hair-like structures, especially observed in certain living organisms.

example
معنی(example):

کاپیلی موهای ریز شبیه به مو هستند که در برخی ارگانیسم‌ها یافت می‌شوند.

مثال:

Capilli are tiny hair-like structures found in certain organisms.

معنی(example):

کاپیلی در حرکت میکروارگانیسم‌ها در آب کمک می‌کند.

مثال:

The capilli help in the movement of microorganisms through water.

معنی فارسی کلمه capilli

: معنی capilli به فارسی

ساختارهای مویی ریز که در برخی از موجودات زنده وجود دارند.