معنی فارسی capitaling

B1

به معنای سرمایه‌گذاری و مدیریت منابع مالی است.

To allocate or manage capital for effective usage.

example
معنی(example):

او در حال سرمایه‌گذاری دارایی‌هایش برای اطمینان از امنیت مالی بود.

مثال:

She was capitaling her assets to ensure financial security.

معنی(example):

سرمایه‌گذاری مؤثر منابع می‌تواند به سود بیشتری منجر شود.

مثال:

Capitaling resources effectively can lead to greater profits.

معنی فارسی کلمه capitaling

: معنی capitaling به فارسی

به معنای سرمایه‌گذاری و مدیریت منابع مالی است.