معنی فارسی capitaled
B1به معنای استفاده از فرصت‌ها یا منابع به نفع خود است.
To take advantage of something; to make the most of a situation.
- VERB
example
معنی(example):
او از تجربیات خود برای پیشرفت در حرفه‌اش بهره برد.
مثال:
He capitaled on his experiences to boost his career.
معنی(example):
بسیاری از کسب‌وکارها از نقاط قوت خود برای مزیت در بازار بهره بردند.
مثال:
Many businesses capitaled their strengths for market advantage.
معنی فارسی کلمه capitaled
:
به معنای استفاده از فرصت‌ها یا منابع به نفع خود است.
