معنی فارسی caplan

B1

کاپلان، یک شخصیت تاریخی یا فرهنگی که معمولاً برمعرفتی خاص یا نظام فکری تأکید دارد.

A significant figure in a historical or cultural context.

example
معنی(example):

کاپلان شخصیت مهمی در جامعه تاریخی بود.

مثال:

The caplan was an important figure in the historical community.

معنی(example):

نسل‌ها به مطالعه آموزه‌های کاپلان پرداختند.

مثال:

They studied the caplan's teachings for generations.

معنی فارسی کلمه caplan

: معنی caplan به فارسی

کاپلان، یک شخصیت تاریخی یا فرهنگی که معمولاً برمعرفتی خاص یا نظام فکری تأکید دارد.