معنی فارسی capless
B1بدون سرپوش، اشاره به اشیاء یا ظروفی که درب یا کاپ ندارند.
Having no cap; refers to items or containers without a cover.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بطری بدون درب برای ریختن راحتتر است.
مثال:
The capless bottle is more convenient for pouring.
معنی(example):
او طراحی بدون درب را به دلیل سادگیاش ترجیح داد.
مثال:
He preferred a capless design for its simplicity.
معنی فارسی کلمه capless
:
بدون سرپوش، اشاره به اشیاء یا ظروفی که درب یا کاپ ندارند.