معنی فارسی caprificate
B1کاپریفیکت کردن، به معنای گردهافشانی درختان انجیر برای تولید میوههای بهتر و با کیفیت تر است.
To pollinate fig trees with the pollen from the caprifig in order to produce better fruit.
- VERB
example
معنی(example):
کشاورز میخواست درختان انجیر را کاپریفیکت کند تا کیفیت میوه آنها را بهبود بخشد.
مثال:
The farmer wanted to caprificate the fig trees to improve their fruit quality.
معنی(example):
با کاپریفیکیشن درختان، او برداشت بهتری از انجیرها را تضمین کرد.
مثال:
By caprificating the trees, she ensured a better yield of figs.
معنی فارسی کلمه caprificate
:
کاپریفیکت کردن، به معنای گردهافشانی درختان انجیر برای تولید میوههای بهتر و با کیفیت تر است.