معنی فارسی caprificator
B1کاپریفیکتور، به موجودی گفته میشود که گردهافشانی درختان انجیر را انجام میدهد.
An agent or entity that is responsible for the pollination of fig trees.
- NOUN
example
معنی(example):
یک کاپریفیکتور کمک میکند تا انجیرها به درستی رشد کنند.
مثال:
A caprificator helps ensure the figs grow properly.
معنی(example):
کشاورزان اغلب از کاپریفیکتور برای به حداکثر رساندن برداشت خود استفاده میکنند.
مثال:
Farmers often employ a caprificator to maximize their harvest.
معنی فارسی کلمه caprificator
:
کاپریفیکتور، به موجودی گفته میشود که گردهافشانی درختان انجیر را انجام میدهد.