معنی فارسی caprinic

B1

اسید چرب غیر اشباعی که معمولاً در محصولات لبنی مانند شیر بز یافت می‌شود.

Referring to the fatty acid associated with goats, typically found in goat's milk.

example
معنی(example):

اسید کپرانیک در شیر بز یافت می‌شود.

مثال:

Caprinic acid is found in goat's milk.

معنی(example):

شیمیدان خواص ترکیبات کپرانیک را بررسی کرد.

مثال:

The chemist studied the properties of caprinic compounds.

معنی فارسی کلمه caprinic

: معنی caprinic به فارسی

اسید چرب غیر اشباعی که معمولاً در محصولات لبنی مانند شیر بز یافت می‌شود.