معنی فارسی capriola
B2پرش و چرخش اسب به سمت عقب، که در نمایش‌ها و مسابقات سوارکاری رخ می‌دهد.
A maneuver performed by a horse where it rears on its hind legs and jumps backward.
- NOUN
example
معنی(example):
اسب در حین نمایش یک کپریولا زیبا اجرا کرد.
مثال:
The horse performed a beautiful capriola during the show.
معنی(example):
او به اسبش یاد داد که برای مسابقات یک کپریولا انجام دهد.
مثال:
She taught her horse to do a capriola for competitions.
معنی فارسی کلمه capriola
:
پرش و چرخش اسب به سمت عقب، که در نمایش‌ها و مسابقات سوارکاری رخ می‌دهد.
