معنی فارسی capsuliform

B2

به شکلی اشاره دارد که شبیه به کپسول باشد.

Resembling a capsule in form or shape.

example
معنی(example):

میوه به شکل کپسولی بود.

مثال:

The fruit was capsuliform in shape.

معنی(example):

ساختارهای کپسول‌مانند می‌توانند مواد مغذی را به طور مؤثری ذخیره کنند.

مثال:

Capsuliform structures can store nutrients effectively.

معنی فارسی کلمه capsuliform

: معنی capsuliform به فارسی

به شکلی اشاره دارد که شبیه به کپسول باشد.