معنی فارسی capturer
B1گیرنده، کسی که چیزی را میگیرد یا ضبط میکند.
One who captures; a person who seizes or absorbs
- NOUN
example
معنی(example):
گیرنده در شکار این موجود دچار مشکل شد.
مثال:
The capturer found it difficult to catch the creature.
معنی(example):
به عنوان یک گیرنده ماهر، او با احتیاط با حیوانات رفتار کرد.
مثال:
As a skilled capturer, she handled the animals with care.
معنی فارسی کلمه capturer
:
گیرنده، کسی که چیزی را میگیرد یا ضبط میکند.