معنی فارسی caracoled

B2

'Caracoled' به معنای حرکت به حالت حلقه وار یا چرخیدن با نرمی و زیبایی است.

To move in a graceful, spiral manner or to spin.

verb
معنی(verb):

To execute a caracole.

example
معنی(example):

حلزونی در مسیر باغ به آرامی حرکت کرد و رد لعابی از خود به جا گذاشت.

مثال:

The snail caracoled along the garden path, leaving a slimy trail behind.

معنی(example):

او در میان کف رقص با زیبایی چرخید.

مثال:

She caracoled through the dance floor, spinning beautifully.

معنی فارسی کلمه caracoled

: معنی caracoled به فارسی

'Caracoled' به معنای حرکت به حالت حلقه وار یا چرخیدن با نرمی و زیبایی است.