معنی فارسی caracoling
B1کاراکولینگ، به چرخیدن به دور یک محور یا گذراندن به دور یک مکان اطلاق میشود که اغلب به صورت بازی یا تفریح انجام میشود.
To move around in circles in a playful manner.
- verb
- noun
verb
معنی(verb):
To execute a caracole.
noun
معنی(noun):
A caracole, or half-turn.
example
معنی(example):
کودکان از چرخیدن در اطراف زمین بازی لذت بردند.
مثال:
The children enjoyed caracoling around the playground.
معنی(example):
کاراکولینگ یک روش سرگرمکننده برای لذت بردن از محیط اطراف است.
مثال:
Caracoling is a fun way to enjoy your surroundings.
معنی فارسی کلمه caracoling
:
کاراکولینگ، به چرخیدن به دور یک محور یا گذراندن به دور یک مکان اطلاق میشود که اغلب به صورت بازی یا تفریح انجام میشود.