معنی فارسی caravaneer
B1کارواندار، فردی که در سفرهای گروهی رهنما یا هدایت کننده است.
A person who leads or guides a group of travelers, especially in remote or challenging terrains.
- NOUN
example
معنی(example):
کاروانداران راه را از میان کوهها هدایت کردند.
مثال:
The caravaneers led the way through the mountains.
معنی(example):
او به عنوان کارواندار کار میکرد و مسافران را از مسیرهای بیابانی راهنمایی میکرد.
مثال:
He worked as a caravaneer, guiding travelers through the desert paths.
معنی فارسی کلمه caravaneer
:
کارواندار، فردی که در سفرهای گروهی رهنما یا هدایت کننده است.