معنی فارسی carbolized

B1

کاربوله شده، اشاره به ابزاری دارد که فرایند استریل کردن با کربولیک اسید بر روی آن انجام شده است.

Treated or sterilized with carbolic acid.

example
معنی(example):

ابزارهای کاربوله شده خطر عفونت را کاهش دادند.

مثال:

The carbolized tools reduced the risk of infection.

معنی(example):

او از محلول‌های کاربوله شده برای بهداشت بهتر استفاده کرد.

مثال:

He used carbolized solutions for better hygiene.

معنی فارسی کلمه carbolized

: معنی carbolized به فارسی

کاربوله شده، اشاره به ابزاری دارد که فرایند استریل کردن با کربولیک اسید بر روی آن انجام شده است.