معنی فارسی carbonemia

B1

کربونمی، اختلالی در وضعیت خون که منجر به افزایش بیش از حد دی‌اکسید کربن شده و به مشکلات تنفسی منجر می‌شود.

A condition characterized by excess carbon dioxide in the blood.

example
معنی(example):

کربونمی افزایش غیرعادی دی‌اکسید کربن در خون است.

مثال:

Carbonemia is an abnormal increase in carbon dioxide in the blood.

معنی(example):

پزشک، بیمار را با کربونمی تشخیص داد.

مثال:

The doctor diagnosed the patient with carbonemia.

معنی فارسی کلمه carbonemia

: معنی carbonemia به فارسی

کربونمی، اختلالی در وضعیت خون که منجر به افزایش بیش از حد دی‌اکسید کربن شده و به مشکلات تنفسی منجر می‌شود.