معنی فارسی carburometer

B2

کاربرو متر، ابزاری برای سنجش میزان کربن در مواد فلزی.

An instrument for measuring the carbon content in metals.

example
معنی(example):

کاربرو متر میزان کربن موجود در فولاد را اندازه‌گیری می‌کند.

مثال:

A carburometer measures the carbon content in steel.

معنی(example):

فنی‌کار از یک کاربرو متر برای تحلیل نمونه استفاده کرد.

مثال:

The technician used a carburometer to analyze the sample.

معنی فارسی کلمه carburometer

: معنی carburometer به فارسی

کاربرو متر، ابزاری برای سنجش میزان کربن در مواد فلزی.