معنی فارسی carcan
B1وسیلهای برای محکم کردن یا نگهداشتن بار.
A device used to secure or hold something in place.
- NOUN
example
معنی(example):
او از کارکان برای محکم کردن بار در کامیون استفاده کرد.
مثال:
He used a carcan to secure the load in the truck.
معنی(example):
کارکان برای حمل و نقل ایمن ضروری است.
مثال:
The carcan is essential for safe transport.
معنی فارسی کلمه carcan
:
وسیلهای برای محکم کردن یا نگهداشتن بار.