معنی فارسی carcerated

B2

کارسرته به معنای زندانی شدن یا در حبس قرار گرفتن است.

Imprisoned or confined

example
معنی(example):

او به خاطر جنایاتش زندانی شد.

مثال:

He was carcerated for his crimes.

معنی(example):

بسیاری در طول بحران سیاسی زندانی شدند.

مثال:

Many were carcerated during the political unrest.

معنی فارسی کلمه carcerated

: معنی carcerated به فارسی

کارسرته به معنای زندانی شدن یا در حبس قرار گرفتن است.