معنی فارسی card vote
B1رایگیری که در آن اعضا یا رأیدهندگان رأی خود را به صورت کتبی با استفاده از کارت ارائه میدهند.
A voting method where participants write their votes on cards to express their preferences.
- NOUN
example
معنی(example):
در طول جلسه، ما یک رایگیری کارتی برای اتخاذ تصمیمات انجام دادیم.
مثال:
During the meeting, we conducted a card vote to make decisions.
معنی(example):
رایگیری کارتی به ما کمک کرد تا به سرعت نظر همه را درک کنیم.
مثال:
The card vote helped us quickly gauge everyone's opinion.
معنی فارسی کلمه card vote
:
رایگیری که در آن اعضا یا رأیدهندگان رأی خود را به صورت کتبی با استفاده از کارت ارائه میدهند.