معنی فارسی cardialgia
B1دردی که در ناحیه قلب احساس میشود و ممکن است علل مختلفی داشته باشد.
Pain in the heart region, which may have various causes.
- NOUN
example
معنی(example):
او بعد از خوردن یک وعده غذایی بزرگ از درد قلبی رنج میبرد.
مثال:
She experienced cardialgia after eating a large meal.
معنی(example):
درد قلبی گاهی میتواند با انواع دیگر درد اشتباه گرفته شود.
مثال:
Cardialgia can sometimes be mistaken for other types of pain.
معنی فارسی کلمه cardialgia
:
دردی که در ناحیه قلب احساس میشود و ممکن است علل مختلفی داشته باشد.