معنی فارسی caretaken

B1

مراقبت شده به معنای نشان‌دهنده یک عمل از مراقبت در گذشته است.

The past participle of caretaking, indicating having been taken care of.

verb
معنی(verb):

To look after as a caretaker.

example
معنی(example):

او سال‌ها از بچه‌ها مراقبت کرده است.

مثال:

She has caretaken the children for years.

معنی(example):

حیوانات خانگی در حالی که صاحبانشان در تعطیلات بودند، تحت مراقبت بودند.

مثال:

The pets were caretaken while their owners were on vacation.

معنی فارسی کلمه caretaken

: معنی caretaken به فارسی

مراقبت شده به معنای نشان‌دهنده یک عمل از مراقبت در گذشته است.