معنی فارسی caretakes
B1مراقبت کردن به معنای نگهداری و مدیریت چیزها برای دیگران است.
To take care of or manage someone or something.
- verb
verb
معنی(verb):
To look after as a caretaker.
example
معنی(example):
او از سالمندان در خانه سالمندان مراقبت میکند.
مثال:
She caretakes the elderly at the nursing home.
معنی(example):
او از باغ مراقبت میکند و آن را زیبا نگه میدارد.
مثال:
He caretakes the garden, keeping it beautiful.
معنی فارسی کلمه caretakes
:
مراقبت کردن به معنای نگهداری و مدیریت چیزها برای دیگران است.