معنی فارسی carga

B1

بار، محموله یا کالایی که به طور معمول در حین حمل و نقل جابجا می‌شود.

Cargo, goods that are transported, typically by ship or plane.

example
معنی(example):

بار به کشتی بارگیری شد.

مثال:

The carga was loaded onto the ship.

معنی(example):

آنها گزارش دادند که بار به بندر رسیده است.

مثال:

They reported the carga had arrived at the port.

معنی فارسی کلمه carga

: معنی carga به فارسی

بار، محموله یا کالایی که به طور معمول در حین حمل و نقل جابجا می‌شود.