معنی فارسی cargador
A2شارژر، دستگاهی برای تأمین انرژی به وسایل الکترونیکی.
Charger, a device that supplies power to electronic gadgets.
- NOUN
example
معنی(example):
من به یک شارژر جدید برای تلفنم نیاز دارم.
مثال:
I need a new cargador for my phone.
معنی(example):
شارژر گم شده بود، بنابراین نتوانستم دستگاه خود را شارژ کنم.
مثال:
The cargador was missing, so I couldn't charge my device.
معنی فارسی کلمه cargador
:
شارژر، دستگاهی برای تأمین انرژی به وسایل الکترونیکی.