معنی فارسی cargason
B1بار، محموله یا چیزی که برای حمل و نقل به کار میرود.
Cargo, a load or shipment used for transport.
- NOUN
example
معنی(example):
بار بسیار سنگینی برای بلند کردن بود.
مثال:
The cargason was quite heavy to lift.
معنی(example):
او هنگام بارگیری کامیون با بار مشکل داشت.
مثال:
He struggled with the cargason while loading the truck.
معنی فارسی کلمه cargason
:
بار، محموله یا چیزی که برای حمل و نقل به کار میرود.