معنی فارسی carinulate

B1

کارینولات به انگلیسی به معنای داشتن یا مشخص بودن برجستگی‌های طولی روی سطح است.

Having ridges or keels, typically referring to a specific type of leaf shape.

example
معنی(example):

برگ کارینولات دارای خطوط برجسته متمایز است.

مثال:

The carinulate leaf has distinct raised lines.

معنی(example):

در گیاه‌شناسی، برخی از گونه‌ها به دلیل ساختار برگشان به عنوان کارینولات طبقه‌بندی می‌شوند.

مثال:

In botany, some species are classified as carinulate based on their leaf structure.

معنی فارسی کلمه carinulate

: معنی carinulate به فارسی

کارینولات به انگلیسی به معنای داشتن یا مشخص بودن برجستگی‌های طولی روی سطح است.