معنی فارسی carneole
B1کارنیول، نوعی سنگ قیمتی با رنگ نارنجی یا قرمز مایل به قهوهای.
A reddish-brown variety of chalcedony used as a gemstone.
- NOUN
example
معنی(example):
او به سنگ کارنیول زیبا خیره شد.
مثال:
She admired the beautiful carneole stone.
معنی(example):
جواهرات با کارنیول کار شده بودند.
مثال:
The jewelry was inlaid with carneole.
معنی فارسی کلمه carneole
:
کارنیول، نوعی سنگ قیمتی با رنگ نارنجی یا قرمز مایل به قهوهای.