معنی فارسی carnied

B1

کارنی، به معنای وابسته به کارناوال یا نمایشگاه.

Relating to a carnival or fair.

example
معنی(example):

پارک پر از جذابیت‌های کارنی بود.

مثال:

The park was filled with carnied attractions.

معنی(example):

آنها از محیط کارنی در نمایشگاه لذت بردند.

مثال:

They enjoyed the carnied environment at the fair.

معنی فارسی کلمه carnied

: معنی carnied به فارسی

کارنی، به معنای وابسته به کارناوال یا نمایشگاه.