معنی فارسی carnosine
B1یک دیپپتید در بافتهای بدن که خواص آنتیاکسیدانی و ضدپیری دارد.
A bipeptide that acts as an antioxidant and has potential anti-aging properties.
- NOUN
example
معنی(example):
کارنوسین به عنوان یک آنتی اکسیدان قوی در نظر گرفته میشود.
مثال:
Carnosine is considered a potent antioxidant.
معنی(example):
پژوهشگران در حال بررسی تأثیرات کارنوسین بر پیری هستند.
مثال:
Researchers are studying the effects of carnosine on aging.
معنی فارسی کلمه carnosine
:
یک دیپپتید در بافتهای بدن که خواص آنتیاکسیدانی و ضدپیری دارد.