معنی فارسی carrotier
B1هویجن، فردی که هویج را میکارد یا پرورش میدهد.
A person who grows or cultivates carrots.
- NOUN
example
معنی(example):
هویجن در باغ خود انواع مختلف هویجها را کاشت.
مثال:
The carrotier grew various types of carrots in his garden.
معنی(example):
او پس از برنده شدن در مسابقه هویج به عنوان هویجن شناخته شد.
مثال:
She became known as the carrotier after winning the carrot contest.
معنی فارسی کلمه carrotier
:
هویجن، فردی که هویج را میکارد یا پرورش میدهد.