معنی فارسی carrotin
B1هویجین، نوعی از هویج که ممکن است به صورت خاص مورد استفاده قرار گیرد.
A specific type or form of carrot used in culinary contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
آنها از هویجین برای تهیه غذای سبزیجات استفاده کردند.
مثال:
They used a carrotin for the vegetable dish.
معنی(example):
هویجین طعم خوبی به خورش داد.
مثال:
The carrotin added a nice flavor to the stew.
معنی فارسی کلمه carrotin
:
هویجین، نوعی از هویج که ممکن است به صورت خاص مورد استفاده قرار گیرد.