معنی فارسی carshop
A2فروشگاه ماشین، محلی برای فروش و تعمیر وسایل نقلیه.
A place where cars are sold and repaired.
- NOUN
example
معنی(example):
من باید به فروشگاه ماشین بروم تا ماشینم را تعمیر کنم.
مثال:
I need to visit the carshop to get my car fixed.
معنی(example):
فروشگاه ماشین دارای انتخاب عالی از وسایل نقلیه است.
مثال:
The carshop has a great selection of vehicles.
معنی فارسی کلمه carshop
:
فروشگاه ماشین، محلی برای فروش و تعمیر وسایل نقلیه.