معنی فارسی caruage

B1

وسیله نقلیه‌ای که اغلب به دست کلکسیونرها ترمیم و نگهداری می‌شود.

A vintage vehicle admired for its classic design, often sought by collectors.

example
معنی(example):

کارواج، وسیله نقلیه عتیقه‌ای است که کلکسیونرها آن را دوست دارند.

مثال:

The caruage is a vintage vehicle that collectors love.

معنی(example):

بازسازی یک کارواج می‌تواند فرایندی رضایت‌بخش اما چالش‌برانگیز باشد.

مثال:

Restoring a caruage can be a rewarding but challenging process.

معنی فارسی کلمه caruage

: معنی caruage به فارسی

وسیله نقلیه‌ای که اغلب به دست کلکسیونرها ترمیم و نگهداری می‌شود.