معنی فارسی casefying
B1عمل قرار دادن اشیا در کیسه یا کیف برای حفاظت.
The act of putting something into a case for protection.
- VERB
example
معنی(example):
کیفگذاری گوشی شما میتواند از آسیب ناشی از سقوط جلوگیری کند.
مثال:
Casefying your phone can prevent damage from drops.
معنی(example):
او در حال کیفگذاری تبلت خود برای اطمینان از ایمنی آن است.
مثال:
He is casefying his tablet to ensure its safety.
معنی فارسی کلمه casefying
:
عمل قرار دادن اشیا در کیسه یا کیف برای حفاظت.