معنی فارسی caseless
B1بدون کیس، به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیز یا شیء در کیف یا قاب قرار ندارد.
Describes something that does not have a case or covering.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پرونده بدون کیف بود که حمل آن را آسان میکرد.
مثال:
The case was caseless, making it easy to carry.
معنی(example):
او کیفهای بدون قلم را به خاطر سبک مینیمالیستی ترجیح میدهد.
مثال:
He prefers caseless bags for their minimal style.
معنی فارسی کلمه caseless
:
بدون کیس، به وضعیتی اشاره دارد که در آن چیز یا شیء در کیف یا قاب قرار ندارد.