معنی فارسی caselessly

B1

بدون کیس یا بدون پوشش، که به معنای ادامه فعالیت بدون حاشیه و وقفه است.

In a manner that is without case or without interruption.

example
معنی(example):

او پیام را بدون وقفه در طول جلسه ارائه داد.

مثال:

She delivered the message caselessly during the meeting.

معنی(example):

او بی‌وقفه درباره ایده‌هایش با تیم صحبت کرد.

مثال:

He spoke caselessly about his ideas to the team.

معنی فارسی کلمه caselessly

: معنی caselessly به فارسی

بدون کیس یا بدون پوشش، که به معنای ادامه فعالیت بدون حاشیه و وقفه است.