معنی فارسی casemated
B2ساختمانهایی که به منظور جلوگیری از آسیبهای وارد شده به آنها توسط سلاحهای سنگین مقاوم شدهاند.
Built to withstand attack, particularly from heavy artillery.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
قلعه برای محافظت در برابر توپخانه به صورت کازمته ساخته شده بود.
مثال:
The fortress was casemated to protect against artillery.
معنی(example):
ساختمانهای کازمته شده برای تحمل بمباران طراحی شدهاند.
مثال:
Casemated structures are designed to withstand bombardment.
معنی فارسی کلمه casemated
:
ساختمانهایی که به منظور جلوگیری از آسیبهای وارد شده به آنها توسط سلاحهای سنگین مقاوم شدهاند.