معنی فارسی cassations
B2لغو، عملی قانونی که در آن تصمیم قبلی مورد بررسی و معلق قرار می‌گیرد.
The annulment of a judicial decision; a legal term for overturning a previous ruling.
- noun
noun
معنی(noun):
The abrogation of a law by a higher authority; annulment.
معنی(noun):
A piece of instrumental music of the eighteenth century similar to the serenade, and often performed outdoors.
example
معنی(example):
دادگاه در چندین موضوع حقوقی حکم لغو صادر کرد.
مثال:
The court issued cassations on several legal matters.
معنی(example):
وکالت برای به چالش کشیدن حکم قبلی درخواست لغو کرد.
مثال:
The lawyer sought cassations to challenge the previous ruling.
معنی فارسی کلمه cassations
:
لغو، عملی قانونی که در آن تصمیم قبلی مورد بررسی و معلق قرار می‌گیرد.
