معنی فارسی cassavas
A2نوعی گیاه خوراکی که از آن نشاسته و آرد تهیه می‌شود و غده‌های آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
A starchy tuber that is a major source of carbohydrates, typically used in cooking.
- noun
noun
معنی(noun):
Manioc (Manihot esculenta), a tropical plant which is the source of tapioca.
معنی(noun):
Tapioca, a starchy pulp made with manioc roots.
example
معنی(example):
کاساوا غذایی اصلی در بسیاری از مناطق گرمسیری است.
مثال:
Cassavas are a staple food in many tropical regions.
معنی(example):
ما کاساوا را از مزرعه برای شام امشب برداشت کردیم.
مثال:
We harvested cassavas from the farm for tonight's dinner.
معنی فارسی کلمه cassavas
:
نوعی گیاه خوراکی که از آن نشاسته و آرد تهیه می‌شود و غده‌های آن مورد استفاده قرار می‌گیرد.
