معنی فارسی castice
B1زیبایی یا شکوه که به چیزی نسبت داده میشود.
Beauty or elegance attributed to something.
- NOUN
example
معنی(example):
او از زیبایی لباسش لذت میبرد.
مثال:
She enjoyed the castice of her beautiful dress.
معنی(example):
زیبایی اثر هنری توسط همه تحسین شد.
مثال:
The castice of the artwork was admired by everyone.
معنی فارسی کلمه castice
:
زیبایی یا شکوه که به چیزی نسبت داده میشود.