معنی فارسی cat's whisker

B2

سبیل‌های گربه که حس لامسه بسیار قوی دارند و به آنها در درک محیط کمک می‌کنند.

The long, stiff hairs on a cat's face that are sensitive to touch and help them navigate their surroundings.

noun
معنی(noun):

The wire that touches the crystal in a crystal radio.

example
معنی(example):

سبیل‌های گربه بسیار حساس به لمس هستند.

مثال:

A cat's whisker is very sensitive to touch.

معنی(example):

دانشمندان از سبیل‌های گربه به عنوان استعاره‌ای برای ابزارهای حساس استفاده می‌کنند.

مثال:

Scientists use a cat's whisker as a metaphor for sensitive instruments.

معنی فارسی کلمه cat's whisker

:

سبیل‌های گربه که حس لامسه بسیار قوی دارند و به آنها در درک محیط کمک می‌کنند.